صنعت گردشگری به عنوان یک فعالیت سالم و درآمدزا، تأثیر غیرقابل انکاری بر رفاه اجتماعی و اقتصادی هر منطقه بر جای می گذارد. این شرایط در مناطقی که قابلیت مناسبی در ارتباط با گردشگری دارند، بسیار چشم گیر و مورد توجه است. استان همدان که در بین ایرانیان به پایتخت تاریخی ایران معروف است، یکی از این مناطق است که بهدلیل اشتغال قریب به 22 هزار نفر در بخش گردشگری، جایگاه ویژه ای را در سطح کشور به خود اختصاص داده است. به همین دلیل، مسئولان استانی و کشوری سعی دارند تا این موقعیت را هرچه بیشتر وسعت بخشیده و قابلیت های بالقوۀ موجود را به عمل درآورند. یکی از بخش های مورد تأکید در همین راستا، توجه به مدیریت تقاضا در صنعت گردشگری است که بهدلیل ساختار فوق العاده پیچیده، محققان کمتری به آن ورود پیدا کرده اند. به همین منظور، پژوهش حاضر سعی داشته است تا تقاضای گردشگری شهر همدان را برآورد کرده و کشش های درآمدی تقاضای گردشگری را محاسبه کند. این بررسی به شیوۀ توصیفی و تحلیلی بهانجام رسیده و داده های مورد نیاز از نمونه ای به حجم 600 نفر از گردشگران به دست آمده است. داده های گردآوری شده با استفاده از نرم افزار SPSS تجزیه و تحلیل شده و رگرسیون های برآورد تقاضا با مدنظر قراردادن محل اسکان، جرائم راهنمایی ورانندگی، عوارض، هزینۀ سوخت و اماکن دیدنی و نیز کشش های درآمدی تقاضا، تعیین شده اند. نتایج نشان داد که کشش درآمدی برای شهر همدان برای محل ،6/ اسکان، جرائم راهنماییورانندگی، عوارض، هزینۀ سوخت و اماکن دیدنی به ترتیب 33 0 است. / 0 بوده و متوسط این میزان برای این مقصد گردشگری 13 / 0/16 و 21 ،6/66 ،6/63 0 است. - / علاوهبر آن، کشش قیمتی برای شهر همدان نیز 63
براساس مبانی اقتصادی موجود، انسان در پی بهرهوری بیشتر با هزینۀ کمتر است. به همین دلیل، همیشه این مسئله مطرح است که درآمدهای اندک موجود، چگونه به نیازهای متعدد تخصیص پیدا کند. این شرایط برای کسانی که به مسافرت میروند نیز مطرح است. درواقع، هر گردشگر زمانی که به قصد مسافرت و تفریح از منزل خارج می شود، اندوختۀ مشخصی را برای هزینهکرد در سفر تعیین می کند و قصد دارد از این مقدار هزینه، بالاترین رضایت مندی را بهدست آورد. تعیین این میزان هزینه و سطح رضایت مندی گردشگران، یکی از چالش های اساسی است که گروه های ذیمدخل در مدیریت و برنامه ریزی گردشگری با آن روبهرو هستند. این چالش نیز در بخشی با عنوان مدیریت کالای گردشگری، رفع ورجوع می شود. بر این اساس، درصورتی که نوع کالای گردشگری تعیین شود، امکان برنامه ریزی هدفمند، برای تأمین نیاز گردشگران و ارتقای میزان رضایت مندی آن ها فراهم می شود. از این طریق، نه تنها مشکلات اصلی و عمدۀ گردشگران شناسایی می شود، بلکه عوامل متعدد مربوط به تقاضا مشخص خواهد شد؛ برای مثال، درصورتی که معلوم شود که کشش درآمدی برای خانواده های مختلف نسبت به تقاضای گردشگری داخلی برابر واحد است، برنامه ریزان با این رویکرد نسبت به سیاست گذاری و اجرای پروژه های مربوطه اقدام خواهند کرد که گردشگری برای گروه های مراجعه کننده، یک کالای ضروری بهشمار میرود. در این صورت، میزان افزایش بهای خدمات مرتبط با گردشگری با میزان جذب گردشگر نیز قابل محاسبه بوده و می توان بر این اساس، تمهیدات لازم را در شرایط مقتضی بهعمل آورد. به خصوص این وضعیت در شرایطی قابل توجه و اهمیت است که تحولات عمدۀ اقتصادی، اجتماعی و... در سطح جهان و کشور بهوجود آید؛ برای مثال، برای تدوین یک برنامۀ قابل اجرا و کارآمد، درک درست از ماهیت تقاضا برای تدوین یک برنامۀ توسعۀ گردشگری، اولین اولویت به حساب می آید؛ چراکه با در اختیارداشتن این اطلاعات، می توان میزان تقاضای گردشگران را تعیین کرد و در صورت بروز هر نوع تحول عمده نسبت به پیش بینی و مدیریت پیامدهای حاصل از آن، اقدام کرد.
با توجه به اهمیت و جایگاه گردشگری در اقتصاد ملی و منطقه ای، بررسی های مربوط به سهم و نقش آن در توسعۀ اقتصادی روزبه روز در حال افزایش است، اما تا زمانی که میزان تقاضای این صنعت به طور دقیق مشخص و معین نشود، نه تنها این شرایط به خوبی تعیین نخواهد شد، بلکه امکان پیش بینی روندها و جریانات آتی، غیرممکن خواهد بود. با وجود آنکه در این ارتباط باید به مؤلفه ها و عوامل متعددی توجه شود، اما با توجه به تأکید اصلی این مطالعه بر سطح تقاضای درآمدی، باید دانست که یکی از ارکان توسعۀ گردشگری، تقاضای آن است که ساختار پیچیده ای دارد. دلیل آن کاملاً واضح است و آن اینکه انگیزه های گردشگری متفاوت است و نمی توان به راحتی انواع متغیرهای تأثیرگذار بر آن را مشخص کرد؛ بنابراین، درک درستی از ماهیت تقاضا برای تدوین یک برنامۀ توسعه گردشگری بسیار مهم است. در این 39 گردشگری شهری، دورۀ 4، شمارۀ 3، پاییز 6331 زمینه، بهطورعمده به دلیل پیچیدگی گردشگری، توجه کمی به آن شده است؛ زیرا گردشگری شامل طیف گسترده ای از کالاها و خدمات است که هرکدام دارای ویژگی های منحصربه فردی است. اصطلاح تقاضای گردشگری به عنوان مقدار محصول صنعت گردشگری )گردشگری کالا و خدمات(، تعریف شده است که مصرف کنندگان در یک دوره و یک مجموعۀ شرایط ثابت، مایل و قادر به خرید آن هستند ) Luzzi and Fluckiger, 2003: 1 (. تعیین این موارد می تواند سیاست گذاران و برنامه ریزان را یاری کند تا براساس نیاز و ضرورت، سرمایه های لازم را به بخش های خاص تخصیص دهند )صابری فر، 6913 (، اما مطالعاتی که در این ارتباط به انجام رسیده است، در تأمین این هدف، توفیق چندانی نداشته اند