سایت آگهی مشاغل

آگهی مشاغل تهران ،اصفهان،شیراز ، مشهد و تبریز و کرج

سایت آگهی مشاغل

آگهی مشاغل تهران ،اصفهان،شیراز ، مشهد و تبریز و کرج

مجوز دادن به مشاغل و ساخت و سازها

حالادیگر این رسم در شهرهای بزرگ کشور جا افتاده است که: تا می توانی خراب کن و بساز؛ جواز گرفتن ساده ترین کار است. اگر از نزدیک ترین خیابانی که ساکن هستید یا محل کارتان آنجاست حرکت کنید، قدم به قدم کنده کاری، حفاری و خاکبرداری می بینید تا پی سازی، اسکلت گذاری، سفتکاری و نازک کاری.
    پا به هر جایی می گذارید، صدای لودر و بیل مکانیکی فضا را پر کرده است. از کوچه عرض سه متر بگیرید تا خیابان عرض 25 متر. ساکنان و رهگذران این مکان ها هرچقدر هم ناراحت و دلخور باشند در اصل موضوع- که اولویت ساخت و ساز بر آسایش مردم است- تاثیری نمی گذارد.
    تو گویی چشمانی در شهرهای بزرگ مدام مشغول رصد کردن خانه های کلنگی و زمین های قابل ساخت و سازند. بی وقفه می خرند، جواز می گیرند، می کوبند و می سازند. اگر از ابتدای کوچه عرض 6 متری راه بیفتید تا انتهای آن، پهلو به پهلو برج های سر به آسمان کشیده را می بینید که ساخته شده یا در حال ساخته شدن است یا زمینش حفاظ کشیده شده تا بعداً ساخته شود. در عظمت این برج ها همین بس که اعضای هیات مدیره هر یک از آنها به تعداد مجموع اعضای هیات مدیره دو شرکت بزرگ است؛ 20 تا 25 نفر.
    گاه می بینید در کوچه ای 8 متری، 12 دستگاه برج ساخته شده است که اگر ساکنان دانش آموز، دانشجو و شاغلش ساعت 8 صبح بخواهند پیاده از کوچه گذر کنند، تو گویی میتینگ تبلیغاتی کاندیداهای انتخابات برگزار شده است.
    از این سو جواز برج های پرطبقه صادر می شود با این استدلال که جمعیت شهرهای بزرگ افزایش یافته و کمبود مسکن در این شهرها معضلاتی ایجاد کرده است. از سوی دیگر شورای شهرهای بزرگ مدام در پی تصویب قوانینی برای برخورد با مالکان خانه های خالی هستند؛ نه آن می داند چه می کند، نه این می داند چطور جلوگیری کند. دقیقاً شده اند مصداق حکایت سه کارگری که باید کانال حفر می کردند و کابل می کاشتند اما کارگر وسطی که وظیفه اش گذاشتن کابل در کف کانال بود، مریض شده و به مرخصی رفته بود. نتیجه این که کارگر اول به کنده کاری مشغول بود و کانال را حفر می کرد، کارگر آخر هم خاک می ریخت و کانال بدون کابل را پر می کرد.
    مجوز دادن به مشاغل و ساخت و سازها، یکی از پر مساله ترین وظایفی است که برعهده شهرداری ها گذاشته شده است. در شهرهای بزرگ کشور، حتی آنهایی که طرح تفصیلی مصوب دارند و براساس آن طرح، قرار شده هیچ کاری بدون حساب و کتاب انجام نشود، هیچ حساب و کتابی در دادن جواز های کسب و ساخت و ساز وجود ندارد.
     در این شهرها برای هر فعالیتی در هر خیابانی جواز داده می شود. عرض و کیفیت و جایگیری معابر به هیچ عنوان از نظر شهرداری ها در دادن جواز دخالتی ندارد. در کوچه های 6 متری از جواز تاسیس دانشگاه می دهند تا جگرکی، کفاشی، فتوکپی، بانک، بنگاه معاملات املاک و نانوایی سنگکی. بهتر است بشماریم: در یک کوچه یکطرفه مسکونی به طول 50 متر هم دانشگاه هست، هم آموزشگاه عمومی. هم دبیرستان دخترانه هست، هم مجتمع آموزشی از ابتدایی تا دبیرستان، هم کافه برای جوانان هست، هم ساختمان روزنامه. هم شرکت تولیدی مواد غذایی هست هم کتابفروشی. هم مجله هست، هم شعبه بانک و عینک سازی، هم بالای 200 واحد مسکونی که ساکنانش قرار است در این واحدها آسایش داشته باشند. یا در یک خیابان اصلی در مسافت میان دو چهارراه ده ها جواز فست فود و بستنی فروشی و سیب زمینی تنوری و رستوران صادر شده است که مشتریان این واحدهای صنفی با اتومبیل هایشان هر شب نفس شهر را قطع می کنند. بجاست این سوال پرسیده شود که طرح تفصیلی قرار است چه تاثیری بر مدیریت شهر بگذارد.
   
نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.